مذاکره با آمریکا ممنوع
عشق -داعش
نذر
مرگ بر آمریکا
بصیرت زینبی
بصیرت زینبی
در طول تاریخ آشکار است جای هیچ تردیدی نیست که انقلاب عاشورا که به خاطر آنجان های عزیز قربانی گشت تا اسلام ناب که در خطر شیب سقوط قرار داشت مصون بماند، مرهون بصیرت افزائی زینب (سلام الله علیها) است.
شخصیت درونی حضرت زینب (سلام الله علیها) به گونه ای تربیت و شکل یافته بود که تجلی ابعاد مختلفی در وجود آن حضرت شد که یکی از این ابعاد که شکل بسیار پررنگ و در عین حال تأثیرگذاری داشت بعد بصیری و روشنگر حضرت زینب (سلام الله علیها) می باشد. زمانی که حقایق حادثه غم انگیز عاشورا در جو غبارآلود تبلیغات مسموم امویان پنهان گشته بود. و آن قدر عملکرد دشمن تأثیرگذار بود که حتی اسرای خاندان پیامبر را گروهی خارجی معرفی کرده بودند و چنان با این قضایا برخورد کردند که در ذهن و تفکر مردم نماد پیروزی اسلام بر کفر نقش بسته بود و حقیقت در حال از بین رفتن بود. حضرت زینب (سلام الله علیها) با خطبه های آتشین و آگاه بخش خود چنان بصیرتی را به مردم دادند که گویی خورشید درخشان حقیقت از پشت ظلمت تاریکی نفاق و دروغگویی شروع به تابیدن کرد و نه تنها اثرات تاریکی را از بین برد، بلکه منشأ بسیاری از قیام های بعد از عاشورا شد؛ قیام هایی همچون قیام توانین و قیام مختار شکل گرفت تا ماهیت حکومت ابدی هرچه بیشتر آشکار شود.
و البته تأثیرگذاری بصیرت زینب (سلام الله علیها) در این محدود و خلاصه نمی شود و ما آثار شاهد این روشنگری در تمام دوران تاریخ بود و هستیم و خواهیم بود.
زنان که در زمان انقلاب به پا خواستند و در جنگ تحمیلی پشت جبهه و حتی در خط مقدم خدمات شایانی داشته اند و هرگز از این که فرزندان خود را در راه اسلام فدا کرده اند. خم به ابر و نیاورده، بلکه به آن افتخار می کردند، همه این رخدادها ثمرات بصیرتی حضرت زینب (سلام الله علیها) است.
و البته این موضوع تنها به ایران خلاصه نمی شود، بلکه در سرتاسر جهان هر آزاد زنی که از زندگی حضرت زینب (سلام الله علیها) اطلاع دارد. شخصیت ایشان را در تمام شئونات زندگی به کار می بندد و همه این ها مدیون نقش بصیرت افزائی حضرت زینب (سلام الله علیها) است.
و اکنون ما به عنوان یک زن مسلمان که حضرت زینب (سلام الله علیها) را به عنوان الگو و شاخصه های خود پذیرفته ایم باید تبعیت عملی از رفتار ایشان داشته باشیم و در این برهه از زمان که اسلام در یک پیچش تاریخی قرار دارد رسالت بصیرت افزایی خود را به نحو احسن در اجتماع به کار ببندیم و همت مضاعف داشته باشیم و زمینه ظهور منجی عالم بشریت را فراهم آوریم. انشاءالله که ما سربازان شایسته تا وفادار و با بصیرت حضرت ولی عصر ارواح نافدا باشیم.
دولت در پسا برجام
دولت در پسا برجام
نیمی از عمر دولت تدبیر و امید در حالی به سر آمده که دو سال قبل با شعار عبور وضعیت اقتصادی مردم و حل مشکلات در یکصد روز پا در عرصه کارزار سیاست اجرای گذارد وسکان هدایت دولت را تحویل گرفت.
با نگاهی گذرا به جامعه شناسی سیاسی و ارتباط جامعه با قوه مجریه (دولت )و تعریف سه سطح تعامل دولت بااجتماع روبه رو خواهیم شد:
1-تعامل مستقیم با بدنه اجتماع
2- تعامل از طریق کارایی و کارآمدی
3-تعامل در سطح رسانه
قدر مسلم دید گاهی که مطلوب جامعه است گزینه ی دوم یعنی کارایی وکارآمدی دولت است درقالب حل مشکلات ومعضلات و خواسته ها ی روزمره آنان متجلی می شود .
در حال که دولت فعلی با گره زدن تمامی مشکلات و مسائل کشور در همگرایی با کشورهای موسوم به توسعه یافته (1+5)تعریف کرد تا آنجا که اثربخشی و کارآمدی خود را به بعد از مذاکرات موکول کرده است.
در این بین این خلا یا گپی(اثبات توانمندی و کارایی)خودش را در سطح سوم و تمرکز به رسانه پر کرده است و به عبارتی ،دولت به پاسخگویی در فضای رسانه ای ایفای نقش می کند تا آنجا که هویت کاری و عملگرایانه اش تحت الشعاع این فضای رسانه ای قرار گرفته و دولت هویت رسانه ای پیدا کرده که نمود آن عدم سعه صدر در قبال نقد منتقدان ظهور و بروز پیدا کرده است.و در همان بدو آغاز کار دولت که گفتیم با شعار همگرایی با غرب و لغو تحریم ها آغاز به کار کرد ،دولت تدبیر و امید با سه گروه مواجه شد :
1-مخالفان:
یعنی افرادی که از همان 24 خرداد در سالا 92مخالف برنامه های دولت بوده و نقدی اساسی به ایشان داشتند این گروه هر چه که پروسه ی زمانی روبه جلو می رفت رادیکال تر شده ونقدشان تندتر می شد.
2-مجموعه اصلاح طلبان:
با مطرح کردن “رحم اجاره ای ” دولت روحانی،مهبلی برای تنفس و ترمیم ساختار خود قلمداد کرده و نقد حداقلی و گرایش حداکثری ،در دستور کار خویش قرار دادند.
3-اکثریت عمومی:
این گروه دیدگاهی شبیه “تعلیق انتظار"دارند .به عبارتی به جمع بندی قاطع درباره دولت نرسیده اند.یعنی نه به حل مسائل از سوی دولت ناامیدهستند و نه به این نتیجه رسیده اند که دولت قدرت حل مساله را دارد.
دولت با تمرکز در گروه سوم از طریق رسانه های حامی خود به دوپینگی اجتماعی –سیاسی دست زد .یعنی از این گروه سوم که اتفاقا اکثریت جامعه نیز بوده اند استفاده کرده و حل مسائل و مشکلات در گرو توافق هسته ای تعریف می کند تا آنجا که حتی آب خوردن مردم هم به این توافق مربوط می شود و کارایی اش را به بعد از توافق موکول می کند.
در ادامه اگر برجام با شکست مواجه شود دولت عملا ایده دیگری برای اداره جامعه ندارد واگرهم برجام به تصویب برسد این دوپینگ اجتماعی –سیاسی برداشته شده و دولت با راستی آزمایی سختی در قبال شعارهای خویش در باب مسائل اقتصادی، چرخیدن چرخ سانترفیوژهاو زندگی مردم،بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی و…مواجه خواهد شد.
روی همین اصل است که به نظر می رسد نظریه پردازان دولت تدبیر وامید آگاهانه یا ناآگاهانه نزاع بر سر کارایی به نزاع بر سر مواضع تبدیل کرده وخطوط کمرنگ را طراحی کردند تا در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات پلان دوم حیات سیاسی-اجتماعی اش را اجرا کندمانند آنچه فضای دوقطبی وموافق و مخالف یک جریان قلمداد می شود.
بزرگ نمایی برجام والقای پیروزی بزرگ برای ملت و دولت وایجادمباحث حاشیه ای در افکارعمومی مانند “حمله مجدد به شورای نگهبان “،"هرکسی و هرچیزی در زیر چتر قانون خواهند بود"،"بازگشایی سفارت انگلیس بدون اعمال نظر مجلس"و"عدم ارسال برجام به مجلس “و… می تواند نمونه هایی از این جریان قلمداد شود.
شایدبتوان نرمش قهرمانانه و انعطاف حاکمیت و نظام را در این راستا تعریف و تبین کرد که نتیجه آن جلوگیری از سرشکستگی و رفتارهای رادیکالی دولت و اقدامات چالش آفرین احتمالی برای نظام مطرح کرد.
به نظر می رسد چالشی که دولت با ان مواجه خواهد بود بحث کارایی و کار آمدی،عدم پاسخگویی به وعده ها و شعارهای انتخاباتی خواهد بوداین امر با توجه به این که اعمال تحریم ها کماکان در ابعاد و بهانه های دیگر ادامه خواهد یافت ملموس تر خواهد بود.
تا آنجا که معیشت در پسا توافق نقش عمده ای را ایفا خواهد کرد و روی بد سکه، چاه ویلی خواهد بود که بیرون آمدن از آن بسیار مشکل خواهد بود
ضمن آنکه پس از توافق احتمالی و تصویب برجام دولت در حالتی خوش بینانه در ژانوسی قرار می گیرد که کسب پایگاه ،بدنه و سرمایه اجتماعی از مهمترین آنها خواهد بود که به کمک رسانه های حامی اش و بهره از تکنیک های روانی تا انتخابات آتی(اسفند 94) به طول خواهد انجامید.
اما علی رغم تمامی این جریانات مطرح شده وظیفه ما چیست؟
کمک به هر دولتی تا مادامی که درچارچوب نظام کار کند وظیفه ای دینی و ملی است.
بنابراین باید دولت فعلی را حمایت کرد زیرا:
الف)عدم حمایت از دولت خصوصا در شرایط پسا برجام ،رادیکالیزه شدن آن را در خواهد داشت که در نهایت دامن نظام را خواهد گرفت.
ب)دولت روحانی بخشی از تاریخ دفتر انقلاب را رقم خواهد زد پس کمک به دولت ایشان تلاش برای موجه ساختن چهره نظام و انقلاب خواهد بود
ج) دولت تدبیر و امید در شرایط مردم سالارانه و دوکراتیک به قدرت رسیده است بنابراین عدم تمکین و لرزان ساختن پایه های آن ما را به حوادپی مانند فتنه سال 88 سوق خواهد داد.
د) امسال،سال همدلی و همزبانی است که این امر در قالب حمایت نقادانه از دولت تجلی می یابد و امری نماد ین و سمبلیک نخواهد بود
رسالت زن در عصر غیبت1
جلسه اول بسمه تعالی
رسالت زن در عصر غیبت را می توان در زمینه های مختلف مورد بررسی قرار داد
اما قبل از آنکه در مورد ابعاد مختلف صحبت شود نیاز به بحث مقدماتی است
اگر بخواهیم ما به عنوان بانوان جامعه وظیفه خود را در عصر غیبت به خوبی انجام دهیم قدم نخست شناخت وجود خودمان است
بی شک شناخت صحیح خود به عنوان یک زن در جامعه ما را در شناخت راه یاری می رساند
بحث بعدی انتخاب الگوی مناسب و شایسته در برخورد با رویداد های مختلف زندگی می باشد
و این الگو یابی نقش بسزایی در تربیت درونی خود و به تبع آن خانواده و در لایه ی بزرگتر جامعه می باشد
وآیا می توان الگوی شاخص تر و بهتر از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یافت؟
(ویژه مسابقه)
حلول ماه مبارک رمضان
نام گذارس سال 94
در امتداد نور
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با مردم آذربایجان شرقی
با تأکید بر اینکه باید در مقابل برنامه ریزی بدخواهان به گونه ای تلاش شود
که ضربه دشمن، تأثیرگذار نشود و یا کم اثر شود، افزودند:
علاوه بر برنامه ریزی مستمر و گسترده جبهه استکبار،
اقتصاد کشور از دو اشکال بزرگ
«نفتی بودن»
و «دولتی بودن»
نیز به شدت رنج می برد
علل قیام امام حسین علیه السلام (قسمت اول)
1-افشای چهره فساد حکومت اموی
امام حسین علیه اسلام فرمودند:
“زمانی که امت اسلامی گرفتارزمامداری مثل یزید شودباید با اسلام خداحافظی کرد”بحارالانوار،ج44،ص 326