نفوذ سیاسی یهود
نفوذ سیاسی یهود
ایجاد دو دستگی با استفاده از اصل"تفرقه بیانداز و حکومت کن”
پیش از ورود پیامبر(ص) به مدینه، بین دو قبیله ی اوس و خزرج اختلاف وجود داشت،پیامبر(ص) با تدبیر خاصی که ایجاد برادری بین آنها بود، این اختلافات را تبدیل به اخوت کردند. اختلاف موجود بین این دو طایفه به دلایلی از جمله اهداف اقتصادی، برای یهود اهمیت داشت. یهود برای جلوگیری از رشد اسلام و رسیدن به اهداف خود، سعی کرد مجدداً بین آنها تفرقه ایجاد کند.
شاس بن قیس، یهودی ثروتمند، از نزدیکی بعضی از افراد این دو قبیله که حالا بینشان عقد اخوت برقرار شده و با هم صمیمی شده بودند، عبور می کرد که دیدن این صحنه او را آزرده خاطر کرد و تصمیم گرفت نقشه ای برای تفرقه بین آنها طراحی کند. برای همین یک جوان یهودی را اجیر کرد تا کینه های دوران جاهلیت آنها را یادآوری کند تا این دوستی تبدیل به اختلاف و تفرقه گردد. با یادآوری اشعار هجوآمیز آنها در حق یکدیگر، دوباره آتش جنگ افروخته شد و آنها به روی هم شمشیر کشیدند. خبر به رسول خدا(ص) رسید، ایشان بی درنگ در جمع آنان حضور یافت و فرمود ” به خدا پناه ببرید، آیا به سوی جاهلیت باز می گردید و من در میان شما هستم؟ خدا شما را به اسلام هدایت کرد و عزیز گردانید و رشته ی جاهلیت را برید و شما را از کفر نجات داد و قلوب شما را متحد ساخت.بنابراین آنها به خود آمدند و متوجه حیله ی دشمن گردیدند و برادری بینشان تجدید شد.
اما آنچه در این زمینه باید مورد توجه مسلمانان قرار می گرفت، این نکته بود که یهودیان به اهمیت عامل"وحدت” پی برده بودند و به این فکر افتاده بودند که آتش اختلاف و جنگ های صد و بیست ساله ی اوس و خزرج را زنده کنند تا دامنه ی این اختلاف به باقی مسلمانان هم کشیده شود و آنها بدون این که خودشان به زحمت بیفتند و سلاح و نیرویی در این زمینه صرف کنند، به مقصودشان رسیده باشند. نمونه ی این سیاست امروزه هم توسط انگلیس، اجرا می شود. انگلیس با تفرقه افکنی در دنیای اسلام، بین شیعه و سنی، بدون این که خودش در صحنه حضور داشته باشد و یا حتی دیده شود، به مطامع خود می رسد.
بزک کردن چهره ی خود برای مسلمانان:
علاقمندی به یهود و دوست داشتن آنها توسط مسلمانان، در آیات قرآن به عنوان هشدار اعلام شده است ولی با وجود هشدارهای متعدد، برخی از مسلمانان مورد این نفوذ قرار گرفتند و وقتی مسلمانان دیگر به آنها نهی قرآن را یادآوری می کردند، پاسخ آنها این بود که (می ترسیم در نبودن آنها و تکیه نکردن بر آنها به ما آسیب برسد). آیه ی ۵۲ سوره ی مبارکه ی مائده در این زمینه نازل شد . این دو راهی اجتناب ناپذیری بود که توسط یهودیان به مسلمانان القا شده بود که یا باید به یهود اعتماد کنند و در این صورت مشکلات جامعه ی مسلمین برطرف خواهد شد و یا باید در فقر و سختی و تحریم ایجاد شده توسط یهود روزگار بگذرانند.