راز قطعنامه
راز قطعنامه:
برگرفته از کتاب راز قطعنامه دکتر کامران غضنفری
جنگ ایران و عراق حادثه تاریخی بزرگی بود که به تعبیر امام خمینی(ره)ثمرات ارزشمندی چون،استحکام ریشه انقلاب اسلامی و صدور آن به جهان را در پی داشت.دلیل تجاوز عراق به خاک ایران چنان روشن بود که در طول سالیان بسیار ،هرگز چرایی جنگ،توسط تحلیل گران غربی مورد پرسش قرار نگرفت،چرا که به دنبال از دست رفتن محمدرضا پهلوی یکی از متحدان اصلی آمریکا در خاورمیانه و وقوع انقلاب اسلامی ،دلهره صدور انقلاب اسلامی چنان ابر قدرتهای شرق و غرب را فرا گرفته بود که دست به تحریک و پشتیبانی عراق برای شروع جنگ زدند.اما پایان جنگ برخلاف شروع آن،نقد ونظرهای متفاوتی به همراه داشت،درست در شرایطی که انتظار نمی رفت، ایران قطعنامه 598را پذیرفت.در این زمان بود که برخی مغرضان با اصرار بر این جمله امام که از پذیرش قطعنامه به نوشیدن جام زهر آلود تعبیر کرده بودند،تلاش کردند تا امام را فردی جنگ طلب معرفی کنند و عده ای پذیرش قطعنامه را دلیل ضعف و ناامیدی ایران در مقابل پیروزیهای به دست آمده عراق در آن زمان دانستند و عده ای آن را یک ترفند سیاسی موقت دیدند،اما واقعیت چه بود؟!جنگ ایران و عراق مانند همه جنگ ها با یک بن بست ساسی در روابط ایران و آمریکا آغاز شده بود.قطعنامه 598 در تیر ماه 1366،یعنی زمانی که ایران به لحاظ نظامی بر عراق برتری داشت،به تصویب رسید.اما بین تصویب تا پذیرش آن یک سال وقفه افتاد،یعنی زمانی که برتری ایران به لحاظ نظامی به دلیل کارشکنی و عدم حمایت برخی مسوولان جبهه های نبرد ،رو به افول گذاشته بود.هنگامی که صدام در سال1359 با تحریک آمریکا،تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد،تصور می کرد ظرف یک هفته به عمر این نظام خاتمه داده وکشور را تصرف کند.گرچه نظامیان متجاوز در مدت کوتاهی در حدود20هزار کیلو متر مربع از خاک ایران را اشغال کردند،اما چون در محاسبات خود ایمان و اعتقاد مردم و رهبری امام را نادیده گرفته بودند،ناباورانه با مقاومت سرسخت مردان و زنان پیر و جوان و کودکان روبرو شدند.در سال اول که بنی صدر در مقام ریاست جمهوری و فرمانده کل قوا بود،اجازه نمی داد تا ارتش سلاح و مهمات در اختیار سپاه و بسیج قرار دهد.اما پس از برکناری وی،شیوه مقابله با دشمن تغییر کردو با هماهنگی ارتش و سپاه و طراحی یک سلسله عملیات پی در پی،اکثر مناطق اشغالی،از دشمن باز پس گرفته شد.گرچه امام از همان آغاز جنگ مکرر تاکید می کردند که جنگ باید در راس امور قرار گیرد ،ولی تاوان بی توجهی برخی مسوولان را رزمندگان جبهه های نبرد می پرداختند و تا آنجا پیش رفتند که امام در تاریخ1367/4/27،رسما قطعنامه598 را درباره چگونگی خاتمه جنگ پذیرفت.
روند تحمیل قطعنامه به امام (ره):
امام در سخنرانی 2/6/65 با بیان این که اشخاصی به دنبال تحمیل صلح هستند،چنین می فرمایند : قصه امام حسن (ع)و قضیه صلح،آن هم صلح تحمیلی بود برای این که امام حسن(ع)،دوستان خودش ،یعنی آن اشخاص خیانت کاری که دور او جمع شده بودند،او را جوری کردند که نتوانست خلافش را بکند ، و صلح کرد.این صلحی هم که به ما می خواهند بگویند ،این است…،آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن(ع)واقع شد و آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمومنین (ع)واقع شد،هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد.این ما را هدایت می کند که نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی.
پیش از آنکه دولت در تیر ماه 67 اعلام کند که توان اداره جنگ از نظر اقتصادی را ندارد و…،این موارد پیشاپیش از سوی برخی صاحب نظران،جهت هر چه سریعتر پیش رفتن پذیرش قطعنامه بیان شده بود!به طوری که در ملاقات با امام مطلب را چنین مطرح میکردند که؛بودجه لازم برای تهیه امکانات خواسته شده فرماندهان نظامی را نداریم ،این در حالی است که همین افراد در مصاحبه ها و گفتگو های خود بارها صراحتا اعلام می کنند که امکانات مالی فراوانی داریم،و از سوی دیگر همین افراد ابراز می دارند که نیروهای مردمی به جبهه نمی آیند ،در حالیکه درسالهای 66تا67 هیچ گاه روند اعزام نیرو به جبهه قطع نشده است،و با همه این بهانه جویی ها ،به دنبال رایزنی با اشخاص مختلف برای منصرف کردن امام هستندو تنها چیزی که برای آنها اهمیت ندارد،اجرای دستورات امام و عدم پذیرش سخنان رییس جمهور وقت است.این در حالی است که امام، سه روز قبل ، هرگونه تردید در ادامه جنگ را خیانت به رسول الله معرفی می کنند و هم چنین رییس جمهور وقت(مقام معظم رهبری) چنین اذعان میکنند که؛هیچ کس در صحنه اداره و سیاست کشور ،هرگز به ساست سازش در جنگ اقدام نکرده و نخواهد کرد .
سرانجام همان مغرضان با خودباختگی در برابر آمریکا و به بهانه ضعف روحیه فرماندهان،ضعف امکانات جبهه، قدرت و امکانات دشمن ، اتهام اینکه همه سران قوا به اتفاق خواهان پذیرش آتش بس اند،کارشکنی در کار پشتیبانی جبهه ها و تحریک فرماندهان سپاه به اعلام عدم توان ادامه جنگ و … ،امام را که چندی قبل در 22 بهمن، جنگ دفاعی را در راس همه امور می دانند، وادار به سرکشیدن جام زهر آلود می کنند.تا جایی که امام در بخشی از پیام خود به حجاج بیت الحرام چنین می نویسند:من باز می گویم که قبول این مساله برای من از زهر کشنده تر است کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان خواران را نمی دانیم ،ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند.
مواد قطعنامه به اختصار:
*ایران و عراق یک آتش بس فوری اعلام کرده و تمام نیروهای خود را به مرزهای شناخته شده بین المللی برگردانند.
*اسرای جنگی ،آزاد شده و براساس کنوانسیون سوم ژنو ،بدون تاخیر به کشور خود باز گردانده شوند.
*کشورهای دیگر با خویشتن داری از هر اقدامی که منجر به تشدید و گسترش منازعه می شود ،جلوگیری کنند.
*ایجاد خسارت وارده در خلال منازعه با کمک های مناسب بین المللی ،پس از خاتمه درگیری تصدیق می گردد.
*دبیر کل با مشورت با ایران و عراق ،هییتی برای تحقیق راجع به مسولیت منازعه در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
همان گونه که ملاحظه می گردد،نه هیچ مطلبی درمورد شروع تجاوز توسط عراق گفته شده،نه رژیم صدام محکوم به پرداخت خسارت به جمهوری اسلامی ایران گردیده و نه هیچ ساز و کاری برای تبادل اسرا ارایه گردیده است.
پس از قبول قطعنامه ،،پیش بینی امام خمینی به تحقق پیوست و سه روز پس از آن یعنی 30/4/67،صدام مجددا با قوای بسیار به ایران حمله کرد ، واین همان نکته ای بود که امام بارها برآن تاکید می کردندکه هر گونه نرمش و سازش از سوی ما باعث جری تر شدن صدام می شودو احتمال بی وفایی و حمله مجدد را جدی می دانستند.در این زمان است که همان صلح طلبان وقت بارها به طور ضمنی و غیر مستقیم اعتراف می کنند که فریب شورای امنیت را خورده و میگویند: متاسفانه معلوم شد که سازمان ملل و شورای امنیت تمایلی به اجرای قطعنامه در شرایط خاص آتش بس ندارند. این درحالی است که امام بارها تاکید می فرمودندکه نباید زیر بار صلح تحمیلی برویم،اما در آخر ایشان را مجبور به نوشیدن این جام زهر آلود کردند.
وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون